تو خواب دیدم حوضچه کوچکی در امتداد رودی است که روی تپه گِلی واقع شده همگی دوستان م داخل قسمتی از حوضچه بازی میکردند و ماهیها در قسمتی از رودخانه گیر کرده بودند که گفتم چرا ماهی نمیگیرید با مضحکه و مسخره بازی گفتند نمی‌تونیم یکی از دوستان ام با تکل خواست به زیر پایم بزند که من جا خالی دادم و بعد رفتم یک ماهی بزرگ از آب گرفتم ویک کیسه داشتم که همان یک ماهی در آن جا می شد افسوس خوردم چرا کیسه بزرگتری ندارم ...

منظور از ماهی های بزرگ ذکر گفتن بود ، و تکل زدن یکی از دوستام این بود که پشت سرم داشت صفحه سازی میکرد