ایمان انسان در زمان متفاوت است. این گفته از حضرت علی علیه السلام هست.
مثال من تو رو دوست دارم. این دوست داشتن تا چه حد هست.
یا به طور مثال اگر تو منو دوست داری تا کجا حاضر هستی باشی.
این موضوع رو خدا نیز تو قرآنش از بندگان اش خواسته که بیشترین محبت رو به سمت خدا داشته باشید.
یه وقتایی آدم یه موضوع رو علاقه مند هست ولی اگر همراه اون موضوع مورد علاقه ناراحتی هایی هم بود شاید انسان با آگاهی از این موضوع دیگه علاقه خودش رو از دست بده.
مثال از خدا طلب چند کیلو طلا کنیم و خدا اون طلا و یا مال رو به ما عنایت کنه ولی همراهش مثال یک سرطان یا بیماری لاعلاج هم بده دیگه اون طلا مورد علاقه ما نخواهد بود.
همین که الان دوستم داری اگه همراهش همون لحظه دندان درد بشی مطمئناً نمیتونی دیگه در اون لحظه درد به من فکر کنی .!
همه محبت به دوستان و اطرافیان در زمانی اتفاق میافتد که بتوان و وقت داشت که به آنان فکر کرد وگرنه کسی اگر نتواند حتی خواب شبانه و روز درستی داشته باشد و مستمر مشغول کاری آزار مند باشد مطمئناً فرصتی برای ذهن وی باقی نمیماند و در حال پژمردگی قرار می گیرد.
نمیدانم کجا و چه زمانی می شود به خواسته ها رسید .
وقتی میبینم کودکی در آغوش مادر در زیر آوار بمبارانی می میرد و دست از همه خواسته های دنیا می کشد بخاطر خواهش های نفسانی عده ای انسان نما که شهوت قدرت و دست یابی به زمینی که آنها را در خود دفن میکند دارند.
ماهیت انسان همان خواهش ها و دوست داشتن هاست .
تعریف انسان: موجودی دارای مجموعه ای از خواسته ها و خواهش ها و دوست داشتن هاست. و تعریف ایمان نیز همان مجموعه خواسته های انسان در تلاقی خواست الهی است .
خوف و رجا در سیر الهی نیز همین موضوع است.
ترس و امید
پس از اتفاقات انجام پرهیز و همچنان امیدوار باش.
شاید شد !شاید نشد!
ولی میشه به زور خواسته رو جلو برد تا یه جاهایی و مهم سرسختی و اصرار در انجام خواسته است که خب تاوانی نیز دارد.